اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال وسواس های فکری–عملی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری روان شناسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

2 دانشیار دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

3 استادیار دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال وسواس های فکری–عملی شهرکرمانشاه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. به منظور انتخاب شرکت کنندگان پژوهش، بر اساس فرمول کوکران 1500 نفر از زنان 20 تا 45 ساله به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. از 169 نفری که تشخیص وسواس فکری عملی را دریافت کردند 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی و با همتا سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گمارش اعضا به این صورت بود که 20 نفر در گروه آزمایش پروتکل درمانی مربوط به آموزش تنظیم شناختی هیجان و 20 نفر در گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های شدت وسواس فکری عملی ییل براون و مقیاس چند بعدی اجتناب تجربی در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اول و دوم با فاصله زمانی (یک ماهه) تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به کار برده شد.. نتایج نشان داد آموزش تنظیم شناختی هیجان بر اجتناب تجربی در نمرات پس آزمون معنی دار است. یافته های این پژوهش به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای درمانگران جهت توجه به اثربخشی درمان متمرکز بر تنظیم شناختی هیجان بر اجتناب تجربی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری-عملی دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Effectiveness of Cognitive Emotion Regulation Training on Experiential l Avoidance of Women with Obsessive- Compulsive Disorder

نویسندگان [English]

  • Maryam Zabet 1
  • Jahangir karami 2
  • kamran yazdanbakhsh 3
1 PhD student in Psychology, Razi University, Kermanshah, Iran
2 Associate Professor Razi University, Kermanshah, Iran
3 Assistant Professor Razi University, Kermanshah, Iran
چکیده [English]

The purpose of this study was to determine the effectiveness of cognitive emotion regulation training on the experiential avoidance of women with obsessive-compulsive disorder in Kermanshah city. The present study was a quasi-experimental. The quasi-experimental design of the present study was pre-test, post-test and follow-up with a control group. In order to select the participants of the study, using Cochran formula, 1500 women aged 20 to 45 years were selected by available sampling. Of the 169 people who received the diagnosis of OCD, 40 people were randomly selected and matched and randomly assigned to experimental and control groups. The members were assigned in such a way that 20 people in the experimental group receive treatment protocol related to cognitive emotion regulation training and 20 people in the control group did not receive any intervention. The Yale Brown Obsessive-Compulsive Disorder Questionnaire and the Multidimensional experiential avoidance Scale were completed in four stages: pre-test, post-test, and first and second follow-up at intervals (one month). For data analysis, the method of analysis of variance with repeated measures was used. The results showed that cognitive emotion regulation training was significant on experimental avoidance in post-test scores. Findings of this study had potentially significant practical effects for therapists to pay attention to the effectiveness of focused therapy on cognitive emotion regulation on the experiential avoidance of female patients with obsessive-compulsive disorder.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cognitive emotion regulation
  • experiential avoidance
  • obsessive-compulsive disorder
  • women