اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش آموزان با نارساخوانی تحولی نوع زبان شناختی

نویسندگان

چکیده

در پژوهش حاضر، اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش آموزان با نارساخوانی تحولی نوع زبان شناختی (L)، با روش تجربی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام این پژوهش، 82 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی، از میان جامعه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران از پایه های سوم، چهارم و پنجم، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و سپس از میان آنها تعداد 30 دانش آموز پس از اجرای آزمون های تشخیصی )از جمله آزمون هوشی و کسلر کودکان، آزمون اختلال خواندن، آزمون ADHD و آزمون اختلال سلوک( به صورت هدفمند برگزیده شدند. سپس، آزمودنی های نارساخوان بر مبنای مقیاس طبقه بندی باکر، در دو گروه آزمایشی و گواه نوع L )تعداد هر گروه 15 نفر( به صورت تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون در هر دو گروه، گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه، تحت درمان شیوه های نوروسایکولوژی (HSS) قرار گرفت. اما در مورد گروه گواه، هیچ گونه روش درمانی اعمال نشد. پس از آن، در هر دو گروه آزمایشی و گواه، پس آزمون (بلافاصله پس از اتمام درمان) و آزمون پی گیری )پس از گذشت 4 ماه( به اجرا درآمد. سپس داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون آماری t وابسته، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که اولا مداخله های نوروسایکولوژی بر مبنای مدل تعادل خواندن باکر سبب افزایش میزان دقت و درک خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تحولی نوع زبان شناختی گردید. ثانیا، کاربرد این شیوه های درمانی موجب پایداری اثرات درمان )پس از گذشت 4 ماه( در این گروه از کودکان شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مربیان اختلالهای یادگیری، روان شناسان، و روان پزشکان پیشنهاد نمود که با استفاده از این روش ها در جهت بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان بکوشند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Effects of Neuropsychological Treatment on the Reading Efficiency of Iranian Students with Developmental Dyslexia of Linguistic Type

چکیده [English]

The research at hand investigates the effects of
neuropsychological treatment on reading efficiency
of students suffering from developmental dyslexia
(L-type). Eighty two students suspected of dyslexia
were elected from community of students the third,
forth, and fifth grade elementary school through
cluster sampling. Diagnostic tests (including
Wechsler’s intelligence scale for children reading
disorder, ADHD, and conduct disorder tests) were
administered based on which thirty students were
purposefully selected .The evaluated sample was
then randomly divided into two categories based on
Bakker’s classification, each consisting of fifteen
students (the L-type experimental and control
groups). Pre-tests were then administered after
which the L-type experimental group received
neuropsychological treatments (HSS) through 20
sessions. Control group, however, did not receive
any treatment. Subsequent to the mentioned
procedures, post-tests were administered
(immediately) while follow up tests were
administered (after a period of four months). Data
was analyzed through Mixed ANOVA, variance
analysis of repeated measure and Dependant
T-Tests. Research findings indicate that
neuropsychological interventions based on Bakker’s
balance model of reading, increases reading
accuracy and comprehension of students suffering
from developmental dyslexia of the L-type. Follow
up tests indicated the permanence of the effects of
neuropsychological interventions after duration of
four months.
It is recommended that learning disability educators,
physician, and psychologists administer Bakker’s
neuropsychological treatment methods for the
improvement of the reading efficiency in students
suffering from developmental dyslexia.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Neuropsychological Treatment Procedures; Reading Efficiency;Developmental Dyslexia;